برخی از افراد قطع مصرف مواد می کنند ولی برگشت میزنند چرا ؟
چون در کل اصول و قوانین رهایی و پاییداری در آن را نمی دانند یادمان باشد زمانیکه چگونگی مطرح می شود بیانگر این مسئله است که چرایی آن امر مشخص شده است .
در کتاب چرا آمده که جمعیت رهپویان رهایی پایدار دومرحله دارد :
1 . قطع مواد
2. چگونگی پیشگیری از عود مجدد ( تغییر و نگرش و دیدگاه )
افراد خواهان رهایی می بایست باید ها و نباید ها را رعایت کنند. وقتی قوانین و حرمت را رعایت میکنید ، آموزش های را دریافت و آنها را بکار میبرند میتوان گفت تغییر نگرش و دیدگاه در آنها رخ خواهد داد و همین موجب پیشگیری از عود مججد می شود .
پرداخت بها
فرد با شرکت مداوم و مستمر در کارگاه های آموزشی و خدمت به همنوع بها می پردازد چرا که می داند هیچ موفقیتی به سادگی به دست نمی آید و می بایست برای بدست آوردن آن وقت گذاشت و حرکت کرد.
ورود ره توشه ها به زندگی
آموزش ، بخشش ، عشق و… اصول زندگی سالم را به ما نشان می دهند و به کارگیری هر کدام در زمان مشخص خود می توان راهگشا باشد.
پرداخت سه بعدی رهایی ( طول ، عرض ، عمق )
همان طور که فرد تلاش می کنید به طول رهایی بیافزاید به عرض رهایی یعنی میزانی عملکرد و با کیفیت طی کردن مسیر نیز اهمیت میدهد و وقتی چنین می کند یعنی با عشق و اصولی مسیرش را طی می کند پس میتواند با عشق به امور دیگران هم بپردازد بنابرین میزان تاثیرگذاری او هم بالا میرود (عمق) و خدمت به همنوع برایش ، ارزش پیدا می کند .
داشتن هدف و انگیزه
فرد می بایستی بر روی اشتباهات و نقاط ضعفش کار کند . باید دلیل یا دلائل گرایشش مشخص شود و آنها را بر طرف نماید . در مسیر میبایست انگیزه ها تغییر پیدا کنند این انگیزه ها باید رو به رشد باشند تغییر الگوی مصرف تیپر ، آماده شدن برای خدمت ، شرکت در آزمون های مختلف و…
انگیزه ها همان راهکار جهت حرکت اصولی هست و هدف کاهش پله را منجر می شود چرا که رشد صورت میگیرد
ارزشمند دانستن رهایی ، انتخاب جایگزین مناسب بعد از قطع ، ورود معنویات به نباید هایی است که رعایت آنها تاثیرگذار است
عدم ارتباط با دوستان دوران مصرف و یا دیگر مصرف کننده ها
قرار نگرفتن در شرایط وسوسه انگیز
تنها نبودن در هر مکانی از بین بردن موادی که فرد را به یاد دوران قبل می اندازد ، تصویر ، ابزار مصرف ، گذر از مکان های تهیه مواد و مصرف
مقابله با راحت طلبی و بی بند و باری . تغییر الگوی فکری ساده نیست و مستلزم گذشته زمان ، آموزش و پایداری در آن است .
عدم پرداخت به مسائل حاشیه ای
وقتی به فقط مسائل مربوط به خود بپردازیم و دخالتی در امور دیگران نداشته باشیم ، طی مسیر اصولی انجام خواهد شد
اجباری نبودن تغییرات
بدین معنا که جهت پایداری در تغییر می بایست آنرا درونی کرد .
تک تک این موارد نوعی آموزش محسوب می شوند پس می بایستی به دنبال همه ی اینها عملکرد باشد تا نتایجی به بار آورد . تکرار و تمرین این مراحل فرد را به مهارت می رساند و باعث تغییراتی در شرایط وی می شود و در اخر میتوان گفت تغییر نگرش و دیدگاه در فرد رخ میدهد