7 روز هفته - 8 صبح الی 20

آشنایی باکارتن خواب و خیابان خواب

اعتیادوقتی ورودپیدامیکنه
توهرخانواده ای هرجایی و
هرمکانی یک سری چیزهارو
میبره حس خوبه یواش یواش
ازبین میره. آرامش یواش یواش
ازبین میره یک سری ازجایگاه ها
ازبین میرن این اتفاقات برای همه میفته ولی متأسفانه یجورایی..من توجه نمی کنم و
نگاه نمیکنم..به سرمازدیگی توجهی کردید؟؟وقتی سرمامیزنه
درآن واحدهمه چیشوازدست نمیده آروم آروم اتفاق میفته
اول سردش میشه بعددست و
پاش سرمیشه،پلک هاسنگین
میشه بعدفردبه یه خوابی میره
که اگربیدارنشه خواب به خواب
میره.این اعتیاددقیقاهمون سرمازدیگیه.توهمین سرما
زدگی هم یک سری ازافراد
نجات پیدامیکنن.ولی بعداز
اینکه نجات پیدامیکنن یک
سری ازچیزاشونوازدست میدن
ازسرمای زیاداحتمال سیاه شدن
انشگت وقطع کردن هست.
فردی که میره سمت اعتیاد
ازنظراعتیادخیلی چیزهارواز دست میده..چهره،دندون،
مشکلات جسمانی که برامون
مثل معده،ریه،کبدبه واسطه اعتیادمیادمثل همون سرمازدگیه
هست.اصلامتوجه نمیشیم..
توگروه درمانی نمیشه گفت من
تافته جدابافته ام.وقتی تویه محیطی رفتم دیدم همه مصرف
میکنن من گفتم بااینافرق دارم
بااینکه یه مصرف کننده بودم
بازقبول نداشتم که من مصرف
کننده هستم.من بامصرف مواد
یجورایی جایگاه پدربودن روتویه
خانواده ازدست دادم.جایگاه همسربودن روهم ازدست دادم
تومحل کارم یه جایگاهی داشتم
که یواش یواش ازاون جایگاه ترد
شدم.یجواریی حس میکردم یه
شخص اضافی هستم تویه اون
گروه ویاتواون محیط سختم بود
ازفامیل هم تردشدم من شدم
مصرف کننده اوناشدن فردسالم
شایدچیزی بهم نمی گفتن من
به واسته موادصنعتی مصرف
میکردم یه حس سوء زَنّه وقتی
جایی میرفتن اصلاکسی به من
نگاه نمیکرد.من فکرمیکردم که
اون جمع درباره من حرف میزنن
تفکراتی که برای خودم شکل گرفته بودبه واسطه مصرف اعتیادآورمن منزوی شدم گوشه
گیرشدم.تایه صحبت ازاین کارتن خواب هامیشه میگم بریم سرگردنه ببینیم چخبره ؟خیلی ازاین کارتن خواب هامصرف کننده نبودن خیلی ازافرادشاید
بخاطرشرایط کاری.اتفاقاتی در
زندگیشون افتاده ماخبرنداریم
دیگه کسی تویه خونه به حساب
نمیاورد..ولی متأسفانه من دچار
سرمازدگیه شده بودم.متوجه نبودم توچه منجلابی فرومیرم
وجالب اینه من فکرمیکردم حالم
خوبه.فرزندم منوبه عنوان پدربه حساب نمیاورد.زمانی شروع میشه که من شروع به تغییر
کنم.نصبت به آسیب هایی که
خودم دیدم بایدآشنایی پیدا
کنم.خیلی ازبیماری هاازهمین
مرحله دوم تواجتماع شکل میگیره..بایک سرنگ چندنفر وقتی میشینن باهم مصرف
میکنن این باعث میشه که
بیماری به وجودمیاد.خیابان
خواب هااگرجمع بشن بیان تواجتماع بایدگروه درمانی
بشن یه جایی مثل اینجا که
حداقل مینیشنیم اینجا درمورد
موضوع آموزشی که صحبت میکنیم من متوجه شدم که
کارتن خواب خونم بودم درسته
سقفی بالاسرم بود باخانواده زندگی میکردم درسته فرزندو
همسرم بودولی اصلانبودم
بودم ولی نبودم..بود یانبودم
فرقی نمیکردواقعاکارتن خوابی
کردم بعدازفرآیندزمانی متوجه شدم چون آموزش گرفتم تازه
متوجه میشم که چه اتفاقاتی
توزندگی گذشته برام افتاده
نه تنهامن بلکه خانواده هم
اومدن وحضورپیداکردن باهم
آموزش گرفتیم.امیدوارم باآموزش هایی که میگیریم
همه باهم دست به دست هم
بدیم نه تنهاکارتن خواب بلکه یه
خیابان خوابی نباشه وهمه مادرکنارهم یک زندگی سالم
وخوبی داشته باشیم

ارسال نظر