خیلی وقتها به دنبال راه حلی خاص میگردیم که ما رو به هدفمان برساند غافل از اینکه ابزاری در کنارمان و در دسترسمان وجود دارد و کاربردی بوده و میتوانیم از آنها استفاده کنیم که به این ابزارها انگیزه گفته میشود.
انگیزه عامل حرکت و شور و هیجان در فرد میباشد مثلا دانش آموزی که جایزه از معلم دریافت میکنه نوعی انگیزه گرفته که البته باید حواسمون باشه فرد شرطی نشه برای بنده نیز در ابتدا انگیزه های شغلی در اولویت بود ترس از دست دادن شغلم چون کار بازاریابی انجام میدادم نباید بوی بد سیگار مشتری رو آزار میداد چون در اون صورت شغلم رو از دست میدادم و انگیزه هایی مثل خانواده و پدر و مادر در اولویت بعدی بودن قبل از ورود به جمعیت راجب آسیبهای سیگار اینکه سرطان زا هست یا اینکه وجهه اجتماعی خوبی نداره و … زیاد میشنیدم ولی برایم اهمیتی نداشت و سیگار به نفسم بند بود ولی دیدن فردی که به واسطه مصرف سیگار حنجرشو از دست داده بود و اینکه توانایی صد متر دویدن رو نداشتم و فوت یکی از عزیزانم به خاطر آسیبهای تنفسی ناشی از سیگار بعد از ورود به جمعیت برام انگیزه ایجاد کرد و من نخواستم آنطوری که داییم از دنیا رفته بود بمیرم سیگار رو قطع کردم ولی ماندن در انگیزه های بیرونی خطرناک بود و من بایستی دیدگاه و نگرشم تغییر میکرد تا عود مجدد اتفاق نیفتد اینکه مگر میشود بعد از کباب یا چای سیگار نکشید و از این دست باورها باید جواب داده میشد و نکشیدن سیگار برایم ارزش میشد نه اینکه کشیدن سیگار و تایید دیگران برایم لذت بخش باشد در ضمن حواسمون باشه انگیزه وجود داره نیازی نیست بگردیم فقط باید ببینیم و بعد از قطع آگاهی پیدا کنیم نسبت به خرابی هایی که به بار آوردیم آسیب هایی که به اطرافیان و خانواده زدیم اینکه دود دسته دوم و سوم چیه و آگاهی پیدا کنیم نسبت به اینکه دیدگاه مردم نسبت به فرد سالم با فرد سیگاری متفاوته و این آگاهی باعث میشه من درک کنم ارزشمندم و در ادامه این آگاهی که حاصل آموزش در جمعیت هست کمک میکنه انگیزه ها تغییر کنه و درونی بشه.
پاینده باد ایران عاری از اعتیاد
