تجارب قطع مصرف موادمخدر

هرکدام ازما رهپوها تجاربی درزندگی اعتیادی وزمان قطع مصرف داشتیم
درابتداوقتی شروع به مصرف کردیم اصلا فکرش روهم نمیکردیم که روزی برسه که موادهمه ی زندگی مون بشه تاجایی که بدون موادحتی ازپس انجام دادن ساده ترین کارهامون هم برنمیومدیم :کارکردن خانه داری مادریاپدرموجه بودن حتی خندیدن وگریه کردنمون هم عادی نبودچون همه ی رفتارهامون بسته به مصرف کردن یانکردن موادمون داشت
هرکدام ازافرادمصرف کننده بارهاوبارها ازمصرف کردن خسته شده وتصمیم به قطع میگرفتیم و گاه گاهی هم موفق به قطع کردن میشدیم اماااااااا طولی نمیکشیدکه باکوچکترین حال خرابی یا ناراحتی عودمجددمیکردیم چرا؟
چون اموزش واگاهی نداشتیم ونمیدانستیم که قطع موادفقط کافی نیست وقتی فکروذهن هنوزدرگیره نمیدونستیم که مواد تنهابه جسم مااسیب نزده بلکه روح وروان فرد روهم درگیرکرده پس تنهاباقطع کردن نمیتونیم ازمنجلاب زندگی اعتیادی خلاص شویم ..
تجربه به دوصورت بدست می اید:
اول :خودم تجربه کنم
دوم :ازتجربه ی دیگران استفاده کنم
اگرازتجربه ی دیگران استفاده کنیم یک پله جلوترهستیم پس اگه ازتجربه ی دیگران استفاده کنیم خب مسلما ضررکمتری میبینیم و لی اگه بخواهیم هرچیزی راتجربه کنیم خب به خودمون اسیب میزنیم .
مامیدانیم که مصرف موادبزرگترین اشتباه مابوده ولی دراین مجموعه یادگرفتیم که بایدبتونیم خودمون روببخشیم تا حالا که درمسیررهایی قرارگرفتیم اگه طبق گفته ی بلدراهمون عمل کنیم وبه ایشان ایمان داشته باشیم میتونیم به رهایی وپایداری برسیم .
ودراخربایدبه پیشکسوتان وبلدراهمون احترام بگذاریم وازتجربه های انها بدرستی بهره ببریم تا درمسیررهایی پایداربمونیم ..