ره توشه چیست ؟
ره توشه یعنی توشه ی راه یعنی ابزارو وسایل موردنیازبرای سفر
رهاشدن از اعتیادیعنی رسیدن به زندگی سالم و مابرای بدست اوردن یک زندگی سالم در مسیررهایی قرارگرفتیم وبرای اینکه بتوانیم ادامه مسیربدهیم چی میخواد؟
توشه ی راه مثل همون توشه ی راه که برای مسافرت اماده میکنیم تادرمسیردچارمشکل نشویم .
برای اینکه درمسیررهایی ازمسیرمنحرف نشویم ازره توشه ها استفاده میکنیم ..
دراین مسیر یازده ره توشه داریم که مثل نردبانی است که یازده پله داردکه هم درمسیررهایی به من کمک میکندوهم درمسیرزندگی واخرت .
ره توشه هاترتیب خاصی نداره وهمه رابایدیادبگیریم واستفاده کنیم ..
اول خواست :خواست یعنی خواستن که ریشه درنیازمن داردهرچقدرنیازمن بیشترباشدخواست من هم باید قوی ترباشدوبرای رسیدن به ان بایدتلاش کنم .
دوم : پذیرش
پذیرش یعنی قبول مسئولیت باعشق وعلاقه که عشق وعلاقه درپذیرش خیلی مهم است یعنی وقتی مسئولیتی رادرمسیررهایی به من میدهندباعشق ان کارراانجام بدهم نه به زورواجبار..وقبول کنم که مسئول خراب شدن زندگی من خودم هستم پس اکنون هم خودم بایدبرای درست کردن ان تلاش کنم ،عشق وعلاقه بایداول نسبت به خودم داشته باشم تا موفق شوم ..
ره توشه ی بعدی : بخشش
ببخششی که تقریبا همه باان مشکل داریم ووقتی ازکسی ناراحت هستیم یاکسی رامسئول مشکلات خودمیدانیم وقتی میگویندببخشش زبانی میبخشیم اماقلبی نه وباکوچکترین ناراحتی دیگه دوباره یادمشکلات وناراحتی های قبلی می افتیم ..پس بخشیدن رااول ازخودمون شروع کنیم وخودمون روببخشیم تابتوانیم دیگران راهم ببخشیم .
ره توشه ی بعدی تجربه است .
تجربه یعنی حاصل عملکرد
درمسیررهایی نیازبه تجربه داریم هم ازتجربه های گذشته ی خودمون وهم ازتجربیات دیگران درمسیررهایی بایداستفاده کنیم ..
ره توشه ی بعدی اموزش میباشد.
درمسیررهایی بایدتحت اموزش قراربگیریم واموزشهارابروزیادبگیریم وعملکردداشته باشیم تا به موفقیت برسیم ..
ره توشه ی دیگرعشق میباشد..
اگرکارراباعشق شروع کنیم همه ی مسائل حل میشودحتی سختیهای مسیرراهم باعشق وعلاقه میگذرونی ..
بعدبه ره توشه ی ایمان میرسیم .
ایمان ازعشق سرچشمه میگیرد..ایمان یعنی اون اعتقادقلبی من یعنی هرانچه راکه به ان ایمان دارم واقعا وبدون کم وکاستی قبول دارم .
باوریعنی دیدن شنیدن وتجربه هایی که اطرافمون هست وما بطورناخوداگاه انها راقبول کردیم ولی به اون ایمان واقعی نرسیدیم که بطورکامل قبول کنیم وگاهاپیش می ایدکه ازقبول کردن بعضی مسائل پشیمان میشویم ..
درادامه ایمان به اعتقادمیرسیم ..
ره توشه ی بعدی نفس میباشد..
نفس یعنی ماهیت من یعنی ان چیزی که درون وبیرون من را ایجادکرده است فرمانده ی فکری وذهنی من است ..
نفس درابتدای خلقت سفیدبوده است مثل یک شیشه ی سفیدوتمیزکه به مرورزمان با انجام دادن یکسری اشتباهات وگناهان ان شیشه تمیزوسفیدکدرولکه دارودراخرسیاه میشود..
دراخرپندارسالم ،گفتارسالم وکردارسالم میباشد..
مابنابه تفکراتمون عملکردداریم این تفکرمن است که به من دستورمیدهدومن عمل میکنم ولی اکنون که درمسیررهایی قرارگرفتم واموزش میگیرم میخواهم تفکروعملکردخودراعوض کنم واشتباهاتم رادرگفتارورفتارخودتغییربدهم ..
کردارسالم یعنی نوع رفتارمن ..وقتی درمسیررهایی قرارگرفتم تازه فهمیدم که درزمان مصرف چقدرگفتارورفتارمن ایرادداشته پس حالا بااموزشها سعی میکنم تا روی درست شدن رفتاروگفتارم کارکنم که البته به صبروشکیبایی وفرایندزمان نیازمنداست ..
